گردشگری وحشت
ترس بخشی از وجود انسان است و هر چیزی که ناشناخته باشد و یا دلیلی برای وجود و رخدادش وجود نداشته باشد باعث ترس میشود. وجود ارواح سرگردان و جنها یکی از عناصر اصلی مکانهایی است که باعث رعب و وحشت انسان میشود. در ایران و بسیاری از نقاط دنیا مکانهایی وجود دارد که به عقیده بومیها محل گذر و یا زندگی ارواح و جنها در نظر گرفته میشود. بیابانهای اسرارآمیز که جان بسیاری از انسانها را میگیرد و غارهای بدون انتها و درهها و جنگلهایی با صداها و اشکال عجیب ازجمله مواردی است که مراجعهکنندگان و گردشگران علاقهمندان به ماجراجویی و تجربه وحشت را به خود جلب میکند. داستانها و روایتی که بومیها در رابطه با این مناطق مطرح میکنند عموماً هیچ دلیل علمی موثقی ممکن است نداشته باشند و ماجراجویان و علاقهمندان به گردشگری وحشت با آگاهی از این موضوع پا به این مناطق اسرارآمیز میگذارند و صرفا تجربه بودن در منطقه ای که داستان های عجیب و غریبی برایش وجود دارد می تواند بسیار هیجان انگیز باشد.
ریگ جن
یکی از معروفترین مکانهایی که در ایران باعث ترس و وحشت گردشگران و کویر نوردان میشود ریگ جن است. این منطقه بیابانی در کویر مرکزی ایران قرار دارد و شامل جنوب سمنان و شرق دریاچه نمک، شمال انارک و غرب جندق می شود. این منطقه با وسعتی نزدیک به 4 هزار کیلومتر مترمربع یکی از اعجابانگیزترین بیابانهای دنیا است. باتلاقهای نمکی و وجود تپههای بیشمار شن از مهمترین چالشهای سفر به این منطقه است. وسعت باتلاقها به حدی است که میتواند هر گروه مجهزی را زمینگیر کند و درنهایت با تمام شدن آذوقه، آب و سوخت، مرگ دردناکی را برایشان رقم بزند. محلیهایی که اطراف این منطقه اسرارآمیز زندگی میکنند از ورود به آن واهمه دارند و معتقدند هر انسانی که واردش شود هیچگاه بر نخواهد گشت و به عقیده آنها شترها هم از ورود به این منطقه اجتناب می کنند. برخی گردشگران و ماجراجویان ایرانی و خارجی توانستهاند از بخشهایی از این سرزمین وحشت عبور کنند که اولین فرد خارجی که از این منطقه عبور کرد، سون هدین جغرافیدان، مکاننگار، عکاس، کاوشگر و سفرنامه نویس سوئدی بود که موفق شد از بخشهایی از ریگ جن در سال 1900 عبور کند. برخی گروههای ایرانی نیز با خودرو توانستهاند از بخشهایی از این منطقه عبور کنند.
دره کال جنی
کل جنی یا دره جنها درهای است که در شمال طبس و در اطراف روستای ازمیغان و در امتداد خروجی قناتی که در نزدیکی آن قرار دارد واقعشده است. این دره به دلیل شکلهایی زیبایی که در اثر فرسایش پیداکرده است زیبایی خیرهکنندهای برای طبیعت دوستان دارد. همهچیز اما به همین زیبایی نیست و اعتقادات و داستانهایی که در رابطه با این دره گفته میشود چهره متفاوتی از یک دره زیبا را به ما نشان میدهد. ورود به دره از طریق مسیری با شیب نهچندان تند صورت میگیرد از همان ابتدا دیوارههای دره به هم نزدیک میشوند و تنها تکهای از آسمان را میتوان دید و ارتفاع چند ده متری دیوارهها خوف انگیز میشود. در بخشهایی از دره باید از آبگیرهایی چند متری عبور کرد و حتی نیاز است که برای عبور از آن محلها شنا کرد. وجود آب در این منطقه بسیار قابلتوجه است و زیبایی دره را دوچندان میکند. همهچیز به اینجا ختم نمیشود و وجود حفرها و دالانهای دستساز توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. در گوشه از این دره اسرارآمیز در ارتفاع ۲ متری از سطح زمین ورودی چاهی قرار دارد که با کمک گرفتن از یک نفر دیگر میتوان به درون آن رفت و سپس از این چاه که حدود ۷-۸ متر ارتفاع دارد و در بدنه آن محلهایی برای جای دستوپا وجود دارد تا بتوان از آن بالا رفت و درنهایت به تالاری برمیخوریم که به نظر می رسد محل اجتماع افراد بوده است. در دو طرف این تالار دو دالان قرار دارد و هرکدام شامل چندین اتاق دارد. همه اینها بهوسیله بشر و در دوره ساسانیان و در دل دیواره این دره عجیب پدید آمده است. این دالانهای عجیب و گاهی عمیق به عقیده کارشناسان محل حضور و یا مخفی شدن یکتاپرستان بوده است.
جنگلی که جیغ میکشد
در مراجعه به مناطقی با داستانهای اسرارآمیز گردشگران نوع جدیدی از ماجراجویی را تجربه میکنند. برای این افراد شنیدن داستانهایی که افراد محلی و بومیها نقل میکنند بسیار جذاب و دلنشین است و با آگاهی از این موضوع که این داستانها و روایات گاهی ریشههای علمی و شاید هم خرافه داشته باشد اما نمیتوانند مانع انگیزه بالای گردشگران ماجراجو برای تجربه بودن در آن مناطق شوند. جنگلی که جیغ میکشد خود میتواند عامل مهمی برای تشویق انجام سفری برای بازدید از محل و شنیدن صدای جنگل باشد. در ابتدای روستای «سربرج» از توابع بخش طرقبه در نزدیکی مشهد، جنگلی انبوه وجود دارد که با تاریک شدن آسمان صداهایی از میان درختان آن به گوش میرسد که به گفتهی اهالی و غریبههایی که به آن منطقه سفر کردهاند، شبیه جیغ است. این صدا به عقیده بومیها ارتباط با باد ندارد چراکه در هنگام شنیدن این صدا برگهای درختان تکان نمیخورند. دلیل علمی برای این موضوع هنوز ارائه نشده است و بررسیهای خاصی هم صورت نگرفته است اما هر دلیلی داشته باشد باعث شده است برخی افراد برای حضور در این منطقه و تجربه شنیدن این صداها به آنجا مراجعه کنند.
گورستان غولها و جنها
سیستان و بلوچستان مناطق باستانی زیادی دارد که در روستای تیس در نزدیکی چابهار با قدمتی بیش از 2300 سال گورستانی عجیب وجود دارد که اندازه قبرهایش بسیار بزرگ است و شبیه قبر انسان نیست. بومیهای منطقه معتقدند که این قبرها متعلق به جنها است و آنها شبها از قبرهای خود بیرون میآیند و سوگواری میکنند و هرکسی گذرش بر آنجا بیوفتد نفرین میشود و بعد از چند روز میمیرد. تیس باوجود آثاری چون مقبرهها، غارها و نقاشیهای باستانی، هنوز بررسی باستانشناسی نشده همچنان در پرده از ابهام وجود دارد و عقاید بومیها تنها اطلاعاتی است که از این منطقه نقلشده است.
سعید ضروری – روزنامه جام جم – ضمیمه چمدان
.