سازمان بهزیستی و وعدههای غیرواقعی
سعید ضروری . روزنامهنگار
حمایت از قشر آسیبپذیر جامعه مدتهاست شعار تکراری دولتها بوده است و افراد دارای معلولیت یکی از مهمترین اقشاری هستند که نارضایتی بحق آنها از گذشته تا به امروز تغییری نکرده است. تصویب قوانین و لایحهها و کنوانسیونها تغییری در زندگی پرچالش این جمعیت از کشور ایجاد نکرده است. در کنار ناکارآمدی و ضعف مدیریت گسترده در این حوزه و نبود صدایی رسا که انعکاسدهنده مسائل و مشکلات افراد دارای معلولیت باشد، پنهانکاری و روایت نادرست در این حوزه نیز زیاد به چشم میخورد و باعث میشود عملکردها دور از واقعیت نشان داده شوند. این ماجرا و اعلام حمایت از قشر آسیبپذیر جامعه بعد از افزایش قیمت بنزین دوچندان شده است.
انعکاس اخبار و بزرگنمایی فعالیتها در حوزه افراد دارای معلولیت یکی از روشهای مرسومی است که نهادهای حامی در سالهای اخیر بهخوبی از آن بهره بردهاند. برای اثبات این ادعا به مثال افزایش 20درصدی مستمری افراد دارای معلولیت و نحوه پوشش این خبر در رسانههای رسمی کشور توجه کنیم. خبرگزاری تسنیم در تاریخ دوم مهر 1398 این عنوان خبر را بدون اشاره به مبلغ مستمری و مقداری که از افزایش 20درصدی به آن اضافه شده، منتشر کرده است که البته این خبر را سازمان بهزیستی در اختیار خبرگزاریها قرار داده و این روال در تمام خبرگزاریها و وبسایتهای خبری تکرار شده است. برای افراد عادی جامعه 20 درصد افزایش خبر خوبی است؛ اما آنچه پنهان شده، این است که نگفتهاند 20 درصد از چه مبلغی؟ خبرها بهگونهای تنظیم میشوند که هم ظاهرا غیرواقعی نباشد و هم مخاطب خرسند شود، حال آنکه این خبر فقط برای 10 هزار تومان افزایش است، شاید چند هزار تومان بیشتر یا کمتر! درحالحاضر مبلغ مستمری با افزایش 20 درصد برای خانواده با یک فرد دارای معلولیت، 63هزارو 500 تومان در ماه است. ماجرای بلیت نیمبهای هواپیما به افراد دارای معلولیت هم از آن دسته خبرهایی است که همیشه تکرار و اعلام شده است. در یک بررسی ساده میتوان آن را راستیآزمایی کرد و دید که بلیت نیمبهایی در کار نیست و اگر با بیشتر خطوط هوایی بلیت تهیه و پرواز انجام شود، به دلیل سیستمیبودن قیمت بلیت فرق چندانی در قیمت نهایی وجود ندارد. در اینجا باز هم خبری مثبت؛ ولی بیتأثیر اعلام شده و فرقی به حال افراد دارای معلولیت نمیکند. این موضوع درباره رایگانبودن استفاده از مترو و بیآرتی هم وجود دارد؛ درحالیکه تعداد ایستگاههایی که برای افراد معلول استفاده میشود، از انگشتهای یک دست هم کمتر است و این سامانهها برای افرادی که قادر به استفاده از آن نیستند، رایگان است و اگر هم استفاده کنند، با خطر مرگ مواجه میشوند که مواردی هم وجود داشته است. بیاطلاعی از جمعیت دقیق افراد دارای معلولیت در کشور هم ماجرای عجیبی است که تابهحال تصمیمی برایش گرفته نشده است و سند رسمی برای این آمار وجود ندارد (در سخنرانی آقای روحانی در زمان تبلیغات برای انتخابات ریاستجمهوری این عدد پنج درصد از جمعیت کشور اعلام شد و این در حالی است که میانگین جهانی اعلامشده از سوی سازمان ملل 10 درصد است…
و این یعنی از دید مسئولان طراز اول کشور آمار ایران با وجود رکوردداربودن در تصادفات جادهای 50 درصد از میانگین جهانی کمتر و بهتر است). بسیاری از افراد دارای معلولیت در روستاها و مناطق دورافتاده زندگی میکنند که «چرخه فقر و معلولیت» درباره آنها قدرتمندتر است و ضعیفترین نوع حمایت هم در همین مناطق انجام میشود.
همانطور که گفته شد، بزرگترین اقلیت کشور صدای رسایی ندارد و دولتمردان هر طور که بخواهند، از اسم و عنوان این قشر بهشدت آسیبپذیر استفاده میکنند؛ اما در عمل با استفاده از خبرسازیهای نهچندان واقعی، چیزی به دست افراد تحت پوشش نمیرسد. در ماههای اخیر ریاست سازمان بهزیستی در اقدامی تحسینبرانگیز به فساد و سوءاستفاده گسترده مدیران و کارمندان این سازمان در استفاده از رانتها و امتیازات خاص واکنش نشان داده است و دستوراتی را نیز ابلاغ کرده است. واقعیت این است که امتیاز مراکز توانبخشی یا مؤسسات خیریه و هر آن چیزی که به سازمان بهزیستی ربط داشته باشد، در دست برخی از مدیران و کارمندان این سازمان در ردههای مختلف است. امید است که رسانهها و خبرنگاران حوزه اجتماعی با حساست بیشتری خبرهای سازمان بهزیستی را دنبال کرده و تلاش کنند حقوق پایمالشده افراد دارای معلولیت در کشور با سرعت بیشتری احقاق شود. سازمان بازرسی کشور باید به دور از اینکه این سازمان ماهیت خیریهگونه دارد، فعالیت و بودجه آن را رصد کرده و با کمک قوه قضائیه اقدامات مؤثری انجام دهند.
روزنامه شرق- سه شنبه 12آذر -1398
مثل همیشه زدی توو خال🌹😚
👌👌👌حرف دل همه معلولین رو زدی که فکر هم نمیکنم کسی بهش توجه کنه ، متاسفانه مسئولین در هر حوزه اینقدر سرشون گرمِ پر کردن جیبهای خودشون و خانواده هاشون هستن که وقتی برای حل معضلات و مشکلات اقشار مختلف جامعه براشون باقی نمیمونه ، یا بهتر بگم اصلا دیگران براشون مهم نیستن ، حیوونکیا خیلی درگیر رسیدگی به پرکردن جیباشونن و وقت سر خاروندن ندارن