کاشفان سرزمینهای یخزده
فلاسفه یونانی در 600 تا 300 سال قبل از میلاد مسیح نظریه گرد بودن زمین را مطرح کرده و برای کره زمین قطب شمال و جنوب در نظر گرفته بودند. مدتها سودای رسیدن به این نقاط از کره زمین همراه بشر بود. سودای رسیدن به سرزمینهای بزرگ و عجیب در آن سوی دریاها همواره انگیزه ترک کردن سواحل امن بهحساب میآمد. بشر بر این تصور بود که در پشت دریاها سرزمینهای بزرگ و متفاوتی وجود دارد که از دسترس آنها دورمانده است. تا قرنها ازنظر امکانات و فناوری این امکان هیچگاه فراهم نشد تا بشر بتواند روزها و ماهها بر روی دریاها سفر کند. بهتدریج و با رشد و توسعه دریانوردی عصر کاوش به وجود میآید.
عصر کاوش
عصر کاوش از قرن 15 تا 18 ادامه داشت. اروپاییان در همین سالها سرزمینها و جزایر زیادی را یافته و آنها را جزو سرزمین خود اعلام کردند. دولتها و نیروهای دریایی کشورهایی مانند اسپانیا، انگلستان، بلژیک و پرتقال سهم قابلتوجهی در این اکتشافات داشتند. این عصر مقدمات ورود به عصر کاوشهای قطبهای شمال و جنوب بود. کریستف کلمب و جیمز کوک افرادی بودند که در عصر کاوش سرزمینهای جدیدی را یافتند.
در این میان جیمز کوک که در کارنامه خود سه سفر بزرگ دارد برای اولین بار به مدار جنوبگان در سال 1773 میلادی میرسند و حتی در یخهای قطب جنوب گیر میکنند. کوک بعد از دو بار تلاش برای رسیدن به سرزمین ترا آسترالیس به دلیل نداشتن امکانات کافی در عبور از میان کوههای یخ شناور و سرمای شدید قطب به سمت شمال تغییر مسیر میدهد و ثابت میکند سرزمین ترا آسترالیس که گفته میشد سرزمینی پهناور و سرسبز در جنوب، وجود خارجی ندارد. دولت وقت انگلیس که مخارج این اکتشافات را تأمین میکرد مأموریتش را تغییر داد و از او خواست به سراغ یافتن گذرگاه شمال غربی برود. کوک در سفر سوم خود به سمت یافتن گذرگاه شمال غربی میرود. گذرگاهی که اروپا را به آسیا مخصوصاً هند و چین متصل میکرد و صرفهجویی قابلتوجهی در زمان میتوانست باشد. آنها تا مدار 70 درجه شمالگان بالا میروند اما با دریایی یخزده مواجه میشوند و مسیر خود را به ناچار تغییر میدهند. ناوگان کوک درنهایت به جزایر هاوایی امروزی میرسند و اولین اروپایانی میشوند که پا به این جزایر میگذارند. بعد از کشف جزایر هاوایی در سال 1778 با بومیان درگیر و در آنجا کشته میشود. تلاش برای رسیدن به گذرگاه شمال غربی هیچگاه متوقف نشد.
در سال 1845 دولت انگلستان از سر جان فرانکلین که دریانورد باتجربهای بود درخواست کرد که برای یافتن این گذرگاه اقدام کند. سر جان فرانکلین با دو کشتی بانامهای ترور و اربس که 129 خدمه داشتند راهی گذرگاه شمال غربی شد. آنها به اندازه 3 سال آذوقه همراه خود داشتند. ناوگان فرانکلین در نزدیکی جزیره کینگ ویلیام توسط تودههای یخ محاصره و درنهایت متوقف میشود. دریانوردان یک سال را در کشتیهای خود منتظر تابستان میمانند تا یخها مجدد آب شده و آنها بتوانند به مسیر ادامه دهند. شواهد نشان میدهد تمام خدمه این دو کشتی به دلایل نامعلوم کشته و کشتیهایشان هیچگاه پیدا نشد. سرانجام بعد از 170 سال، این دو کشتی در سالهای 2014 و 2016 در اعماق آبهای منجمد شمالی پیدا شدند. شواهد نشان میدهد آنها پیش از آب شدن یخها کشتی را به سمت کانادا ترک کردهاند. اجساد برخی از خدمه کشف شد و مشخص شد مقدار سرب داخل بدن این افراد بهصورت کشندهای بالا بوده است. برخی نیز اعلام کردهاند که نشانههایی از آدمخواری بر روی اجساد دیده شده است. به نظر میرسد شرایط نامناسب تغذیهای و نفوذ سرب به داخل غذاهای افراد باعث مسمومیت و بیماری آنها شده است. دانشمندان اما هیچگاه به دلیل قطعی مرگ این افراد پی نبردند و همواره اکتشاف سرجان فرانکلین با ابهامات زیادی همراه بوده است.
سفرهای قهرمانانه
سفرهای قطب جنوب به دو دسته تقسیم میشوند. عصر «کاوشهای قهرمانانه قطب جنوب» و عصر «کاوشهای مکانیکی قطب جنوب!» کاوشهای قهرمانانه در انتهای قرن 19 آغاز و تا شروع جنگ جهانی اول ادامه داشت. روآلد آموندسن کاوشگر نروژی در این عصر نقش کلیدی ایفا کرد. او در کاوش قطب جنوب بلژیکیها در سال 1897 تا 1899 حاضر بود. این سفر اولین سفر به قطب برای او بهحساب میآمد. کاوش قطب جنوب بلژیکیها متشکل از افراد از کشورهای مختلف بودند که توسط «آدریان ویکتور جوزف دوگرلاچه دوگومری» انجام شد. آدریان افسر نیروی دریای نروژ بود، او سفرهای دریایی زیادی به امریکای شمالی و جنوبی داشت و در کشتیهای مختلفی بهعنوان افسر سوم و چهارم خدمت کرده بود تا اینکه در سال 1896 کشتی نروژی صید نهنگ بانام پارتیا را میخرد. او تعمیرات زیادی بر روی این کشتی انجام میدهد تا از یک کشتی صید نهنگ به یک کشتی تحقیقاتی تبدیل شود و درنهایت نامش را بلژیکا میگذارد. خدمه این کشتی از کشورهای مختلفی بودند که همه این افراد در عصر کاوشهای قطبهای شمال و جنوب دارای تجربههای منحصربهفردی بودند؛ مانند فردریک کوک، روآلد آموندسن که بعدها این دو نفر مدعی رسیدن به قطب شمال شدند.
کشتی بلژیکا و خدمه آن در 15 فوریه 1898 از مدار جنوبگان عبور میکنند. 13 روز بعد از این گذر موفق، آنها در 28 فوریه 1898 دریایی از یخ، کشتی را محاصره و آنها را زمینگیر میکند. گروه تلاش زیادی برای رهایی از چنگال یخهای قطب جنوب انجام میدهند اما درمییابند که باید زمستان را در کشتی گیر کرده و در سرمای استخوان سوز سپری کنند. در 17 می تاریکی همهجا را فرامیگیرد و این وضعیت تا 23 جولای ادامه پیدا میکند. 7 ماه دیگر آنها در میان توده یخ با ارتفاع 2 متر متوقف میمانند. در ابتدا دریای آزاد تنها 600 متر با آنها فاصله داشت و آنها نتوانستند کشتی را بهموقع آزاد کنند. در این میان تعدادی از ملوانان بهویژه دوگرلاچه و کاپیتان جورج لکیونته بهسختی بیمار میشوند. انواع بیماریها مخصوصاً بیماری اسکروی بهتدریج خودشان را نشان میدهند و حتی یکی از ملوانها، کشتی را به مقصد بلژیک ترک میکند. ستوان دانکو بر اثر بیماری قلبی میمیرد و بعدها به پاس خدماتش جزیرهای را با نامش نامگذاری میکنند. در این سفر گوشت پنگوئن و فوک های دریایی آنها را زنده نگه میدارد.
بالاخره در 15 فوریه 1899 در کانالی که بهسختی آن را با دینامیت و سایر ابزارها بازکرده بودند شروع به حرکت کردند. گروه در یک ماه فقط 7 مایل (11 کیلومتر) را میپیماید. 14 مارس آنها با موفقیت از چنگ یخ رها میشوند و 5 نوامبر 1899 به آنتورپ شهری در نزدیکی بروکسل در بلژیک میرسند و با استقبال گرم مردم و دولت مواجه میشوند. این سفر به دلیل تعدد مشکلات و موانعی که داشت با دستاورد علمی خاصی همراه نشد و اهداف علمی این سفر به دست نیامد. دوگرلاچه سفر اکتشافی به خلیجفارس در سال 1901 را هم در کارنامه خود دارد، در سال 1905 و 1907 سفرهایی را به گرینلند و دریای بارنتز انجام میدهد و درنهایت در سال 1934 در بروکسل بر اثر پاراتیفوئید (تب شبه حصبه) در 68 سالگی میمیرد.
در طول عصر اکتشافات قهرمانانه قطب جنوب 17 تیم از 10 کشور سفرهای متعددی را به این مناطق اجرا کردند. این سفرها همواره با محدودیت در منابع غذایی و پوشاک مناسب همراه بوده است. در کنار مشکلات فنی که برای کشتیهای بخار در آن دوران پیش میآمد موضوع دگر مسائل و مشکلات روانی افراد در طول سفر بود. تغذیه نامناسب و عدم دریافت ویتامینهای موردنیاز بدن، شرایط سخت اقامت در کشتی اختلال روانی ناشناختهای را به وجود میآورد. در این دوران 19 نفر جان خود را براثر بیماری یا سرمازدگی از دست میدهند. در همین دوران هر دو قطب جغرافیایی و مغناطیسی کره زمین توسط کاوشگران فتح شد. بسیاری از نقشهها و مسیرها در همین دوران به دست آمد. بسیاری از جزیرهها و دریاها و خطوط ساحلی در این دوران شناسایی و نامگذاری شدند.
کاشفان قطب شمال
قطب شمال به انتهای شمالی محوری گفته میشود که زمین به دور آن میچرخد و در اقیانوس منجمد شمالی قرار دارد. این نقطه 725 کیلومتر با شمال جزیره بزرگ گرینلند فاصله دارد. بسیاری از تلاشها برای رسیدن به قطب شمال همواره با شکست مواجه میشد. اولین تلاشها برای رسیدن به مدار 90 درجه در سال 1827 اتفاق افتاد و کاپیتان ویلیام ادوارد پری توانست به مدار 82 درجه شمالی برسد. در سال 1876 یک فرمانده نیروی دریای انگلیس بانام البرت اچ مارخام به مدار 83 درجه شمالی میرسد. سایر تلاشها عموماً بیبازگشت بودند و یا کشتیها به دلیل برخورد با کوههای یخ شناور متلاشی میشدند. کشتیها عموماً کاربری صید نهنگ داشتند و میتوانستد شرایط آب و هوایی بسیار سرد را تاب آورند. در اپریل 1895 فریتیوف نانسن به همراه هیلمار یوهانسن بعد از گیر کردن کشتیشان در یخ با سورتمه به سمت قطب شمال حرکت کردند و تا مدار 86 درجه بالا رفتند. به دلیل شرایط سخت آنها از ادامه مسیر باز ماندند و به سمت جنوب حرکت کردند و درنهایت سرزمین فرانز جوزف لند را کشف میکنند.
فردریک کوک پزشک و جراح آمریکایی مدعی شد در تاریخ 21 اپریل 1908 به مدار 90 درجه و به قطب شمال جغرافیایی همراه با دو اینوت (اسکیموها) رسیده است. یک سال بعد رابرت پیری هم مدعی شد در 6 اپریل 1909 به قطب شمال جغرافیایی رسیده است. هر دوی این ادعاها به دلیل عدم وجود مدارک کافی رد و بیاعتبار اعلامشده است. فردریک کوک بهعنوان پزشک کاوشهای قطب شمال در کشتی رابرت پیری در سال 1891 تا 1892 حضور داشت. کوک همچنین در کاوش قطب جنوب بلژیکیها در سال 1897 تا 1899 حضور داشت که اولین سفر زمستانه به قطب جنوب بهحساب میآمد. در این سفر گفته میشود او جان خدمه را بعدازاینکه کشتی در یخ گیر میکند و افراد به بیماری اِسکِروی (اسکوربوت) مبتلا میشوند نجات میدهد. بیماری که در میان دریانوردان به دلیل کمبود ویتامین ث شایع بود. کوک با شکار و تغذیه با گوشت تازه جان افراد را در این اکتشاف زمستانه نجات میدهد. بعدازاینکه ادعاهای او در سال 1909 توسط کمیسیونی در دانشگاه کوپنهاگ مردود شد او در سال 1911 خاطرات سفرش به قطب شما را منتشر کرد و مدعی شد قله دنالی با ارتفاع 6190 متر در شمال آلاسکا را هم فتح کرده است. ادعایی که باز هم بیاعتبار اعلام شد. در رابطه با رابرت پیری اطلاعاتی که او در رابطه با رسیدنش به مدار 90 درجه اعلام کرده بود با واقعیت فاصله داشت. روآلد آموندسن بلژیکی در 12 می سال 1926 با استفاده از کشتی هوایی از روی قطب شمال پرواز کرد. آموندسن در همان سال بعد از باخبر شدن از مفقود شدن یک کشتی هوایی بر فراز شمالگان با هواپیما به دنبال پیدا کردن این کشتی هوایی میرود. او از این جستجو هیچگاه بازنمیگردد. زیردریاییهای اتمی آمریکا (در سالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۵۹) اولین بار به زیر یخهای قطب شمال راه یافت. برای اولین بار کشتی یخشکن هستهای آرکتیکا شوروی توانست در سال 1977 با عبور از یخهای عظیم وارد نقطه 90 درجه کره زمین شود.
نویسنده: سعید ضروری
منتشر شده در مجله میکامال کیش